Relegate
[ˈrelɪɡeɪt]Verb
to give somebody a lower or less important position, rank, etc. than before
تنزل ( رتبه و غیره) دادن، فروداندن، محول کردن، سپردن، واگذار کردن
Synonyms
demote, degrade, downgrade, declass, banish, exile, expel, throw out, oust, deport, eject, expatriate
Examples
The job of planning was relegated to a young engineer.
شغل طرحریزی را به یک مهندس جوان محول کردند.
Much of the work was relegated to special committees.
بخش عمدهی کار را به کمیسیونهای ویژه واگذار کردند.
Less important details are relegated to the footnotes.
جزئیات کماهمیتتر را در پانویسها آوردهاند.
In that tribe, hunting has been relegated to a secondary role.
در آن قبیله شکار نقش ثانوی پیدا کرده است.
Native languages were relegated to a lower plane than Latin.
برای زبانهای بومی رتبهی کمتری قائل بودند تا زبان لاتین.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما