دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهاردهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Stentorian

  [stenˈtɔːriən]

Adjective

(of a voice) loud and powerful

(صدا) بسیار بلند، گوشخراش

Synonyms

loud, powerful, booming, full, carrying, strong, ringing, thundering, resounding, blaring, strident, resonant, sonorous

Antonyms

low, soft, quiet, gentle, subdued, hushed, low-pitched

Examples

He spoke in stentorian tones.

او با صدای بسیار بلندی صحبت می کرد.

Suddenly a stentorian voice boomed across the room.

ناگهان صدای بسیار بلندی در اتاق پیچید.

Perhaps Harriet had been roused by Pringle's stentorian cry.

شاید "هریت" از فریاد گوشخراش "پرینگل" بیدار شده بود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>